كبوتر حرم
با اشتياق فراوان رفتيم به ديدارش و مطمئنم كه تو هم كبوتر حرمش شدي دختركم .......
روزهاي خوبي بود ، گرچه من نتوانستم مثل هر سال زيارت بكنم اما باز هم خدارا شاكرم كه توانستم تو را ببرم و خاطره اي خوب را در گوشه اي از ذهنت ثبت كنم ، خاطره خوب براي تو يعني اينكه چشمت مدام به دنبال كبوترهاي حرم باشد و با انگشتهاي كوچكت آنها را نشان دهي و صدايشان كني ، خاطره خوب براي تو يعني اينكه در محيط وسيع رواقها به سرعت چهار دست و پا بروي و برگردي و با لبخند مهربونت فاتحانه به من نگاه كني و با جانماز و مهر و تسبيح باقي دوستدارانش بازي كني و همه با محبت و بوسه از تو استقبال كنند ، خاطره خوب يعني اينكه هر خدامي را كه ببيني برايش بخندي و گردگيرشان را بگيري ، خاطره خوب يعني بدون اينكه كسي به تو نماز خواندن را ياد دهد حركاتش را به زيبايي تقليد كني ، خاطره خوب يعني اينكه با بابايي به راحتي در قسمت مردانه زيارت كني و خاطره خوب يعني اينكه با وجود سردي هوا به سلامتي بريم و برگرديم و تو سرما نخوري. خاطره خوب يعني اينكه با اون دستهاي كوچكت براي همه دعا كني و ميدانم كه آمين گويش خود امام رضا بوده .
در اين سفر مامان زهره و مامان جون هم مارا همراهي كردن و نهايت همكاري را با من و دخترم به جا آوردن ، مخصوصا" مامان زهره كه ما باز هم شرمنده لطفش شديم و همين جا از هر دوشون تشكر ميكنيم .
من از تمام دنیا
فقط آن دایره مشکی
چشمان تو را می خواهم
وقتی که در شفافیتش
بازتاب عکس خودم را می بینم...........