محرم امسال
عزيزكم محرم امسال هم از راه رسيد ، ماهي كه حال و هواي مسلمانها را عوض ميكنه و غباري از غم روي صورتهاشون و دلهاشون ميشينه ، وقايعي كه سالها پيش در اين روزها اتفاق افتاده سراسر درس است ، درس ايثار و آزادگي ، درس شجاعت و مردانگي . مفاهيم عميق خدايي كه متاسفانه تو اين دوره زمونه كمرنگ شده اما اميدوارم بتونيم تو را با عمق اين واقعيت به بهترين نحو آشنا كنيم .
ما هر سال اين روزها را بين خانواده پدري بابايي در كاشان و شهرستان آران و بيدگل ميگذرونيم و نذري را ادا مي كنيم كه به نيت سلامتي و تندرستي خانواده مون هست .در اين شهرستان عزاداري با شور و هيجان زيادي انجام ميگيره .سال گذشته تو هنوز تو دل ماماني بودي و من نتونستم به اونجا برم ولي امسال سه تايي با هم ميريم و سر ديگ نذري حاضر ميشيم .
نازگلم هر دفعه مينويسم كه خيلي شيطون و باهوش هستي اما باور كن كه هر دفعه ميزانش از دفعه قبل بيشتره ،باور كن و نميدونم به كجا ميرسي؟؟؟؟؟؟
خلاصه كه علاقه زيادت به موبايل و كنترل تلويزيون و تلفن باعث شده كه به راحتي باهاشون كار كني يعني كنترل را ميگيري جلو تلويزيون و دكمه هاش را فشار ميدي و يا برنامه مورد علاقه ات را روي موبايل به راحتي اجرا ميكني . صداي بع بعي و هاپو را در مياري ، خدا را بهمون نشون ميدي و دعا هم ميكني ،به عروسكت شير ميدي و روي پاهات تكونش ميدي كه لالا كنه ، اما بين همه اينها خنده هاي الكيت از همه بامزه تره و با اون دو تا دندون كوچولوي خوشگل تيزت خيلي خوردني ميشي . خلاصه كه همه جاي خونه بايد دنبالت بدويم تا نكنه بلايي سر خودت بياري و علاقه زيادي داري كشو لباسهات را باز كني و همه لباسها را يكي يكي بريزي بيرون .
عروسكم روزها ميگذره و من و بابايي بيشتر و بيشتر عاشقت ميشيم ........
جز عاشقی
کاری از من بر نمی آید
پاییز شاهد است..........