دختر گل ما، رستا ،دختر گل ما، رستا ،، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

مسافر كوچولوي ما

نه ماهگي

1393/7/16 9:54
نویسنده : نگارينا
866 بازدید
اشتراک گذاری

دختركم ماه نهم هم به پايان رسيد و ماه دهم را آغاز كرديم آرام، انگار من هم با تو بزرگ ميشوم و رشد ميكنم . تجربيات و حس و حالي را تجربه ميكنم كه وصف ناشدني است ، احساسات تلخ و شيرين زيادي كه همه ريشه در شادي و غم تو داره خجالت.صادقانه بگم خيلي خوبه كه تو دختري چون ميتونم بهت بگم اميدوارم كه تو هم اين روزها را تجربه كني و من حال و هواي اين روزهاي مامان زهره رامتنظر ............. ميبينم كه با چه وسواس  و عشقي به تو رسيدگي ميكنه و گاهي اوقات فكر ميكنم كه تو را از من بيشتر دوست داره البته اين جمله من دو تا مفهوم داره يكي اينكه تو را از من بيشتر دوست داره و يكي اينكه مامان زهره علاقه اش به تو  بيشتر از علاقه من به تو هست و من دقيقا منظورم هر دو بود.بغل

عزيزكم خيلي خيلي شيطون و با نمك شدي، جشن با هر كار جديدت ما را غرق در شادي ميكني . به سرعت برق چهار دست و پا ميري و مبل را ميگيري و بلند ميشي و راه ميري و من مرتب بايد مواظب باشم كه به خودت آسيبي نزني هیپنوتیزم.حتي يك لحظه هم كافيه كه تو كار خطرناكي بكني تعجب. از استخر توپت بالا ميري و روي ديوارش خودت را ميندازي و بالا و پايين ميري، فقط با يك تكون ميتوني خودت را به اونطرفش پرتاب كني و سرت محكم به زمين بخوره سکوت. خلاصه كه نميشه ازت غافل شد حتي به اندازه يك آب خوردن خسته. كلا" دوست ندارم هي بهت بگم بكن  و نكن ميخوام از شيطنت هاي كودكانه ات نهايت لذت را ببري و تا جايي كه خط قرمزها را رد نكني دورا دور مراقبت هستم. ولي فكر نكن كه اجازه ميدم يه بچه لوس و بي ادب بشي  ابدااااااااااااااا". نه چند روزه كه دست دسي ميكني و اگه ازت بپرسيم كه مثلا بابا كو دستت را تكون ميدي و ميگي ني يعني نيست . و اين كار را خيلي معصومانه و قشنگ انجام ميدي .محبت عمه ها و مادر بزرگ و پدر بزرگت عاشقانه دوستت دارن ، از اول مهر كه مامان زهره ميره سر كار تو سه روز اول هفته را با مادر بزرگت هستي  و سه شنبه و چهارشنبه مامان زهره مياد پيشت وخدارا شكر فعلا" ديگه از پرستار خبري نيست ( من اصلا دلم به اين موضوع راضي نبود)  متفکر 

خلاصه كه هر جايي كه پا بذاريم  فورا" توجه همه را به خودت جلب ميكني .بوس توي ده روز آينده 2 تا عروسي مفصل داريم ( با پاتختي و حنابندان). فكر كنم خيلي به شما خوش بگذره و حسابي دست دسي و ني ناي ناي بكني.زیبا

دختركم خيلي دوستت دارم بيشتر  از اوني كه در تصورت بگنجد ...........محبت

 

کاش بداني  که جزئیات چشمانت
کلیات زندگی من است

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

متین
16 مهر 93 12:10
خدا برات حفظش کنه این دخملکووووو به به عجب شعریییییییییی حظ بردییییم
خاله زهرا
18 آبان 93 7:28
من و دریا ، غزلی ناب سرودیم از تو غزلی مثل تو نایاب سرودیم از تو آسمان بود که از دست زمین می افتاد بس که ما در تب و تاب سرودیم از تو پ . ن _ من : مامانی رستا دریا : بابایی رستا