دختر گل ما، رستا ،دختر گل ما، رستا ،، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 24 روز سن داره

مسافر كوچولوي ما

بالاخره دكتررا راضي كرديم ...

1393/5/20 14:40
نویسنده : نگارينا
115 بازدید
اشتراک گذاری

نوگلكم ديروز وقت دكتر داشتيم و بالاخره دكتر از روند وزنگيري سه هفته گذشته راضي بود خندونکو گفت هر كاري كه اين مدت كرديم را ادامه بديم خنده. مجوز هم براي اضافه كردن يك سري مواد غذايي ديگه به سوپت گرفتيم و كلي خوشحال بوديم . اما انگار چشمت كرده باشم دوباره بد غذا شدي و سوپت را نميخوردي اما ديشب با ولع تمام ميخواستي از پلو ما بخوري .خلاصه كه اين غذا خوردن شما هم شده يه نگراني براي ما غمناک.

 

دخترم آخرش بابايي پيروز شد و از شنبه يه خانمي به عنوان پرستار به خونمون مياد خطا. ديروز و پريروز مامان زهره و امروز عمه الهه با شهرزاد خانم پيشت بود . خيلي خانم مهربان و معقولي به نظر مياد اما من هنوز نميتونم فكر كنم يك لحظه هم تو تنها ، بدون مامان زهره يا عمه الهه پيشش باشي چون فكر ميكنم كه بهش عادت نداري و اصلا نميتونم تصور كنم كه يك لحظه هم احساس نا امني بكني. دلخور

 

من هميشه فكر ميكردم كه دوست ندارم كه يه بچه لوس و ننر داشته باشم و ميگفتم كه بچه عزيزه اما تربيتش عزيزتره ولي گاهي اوقات احساس ميكنم دارم لوست ميكنم ، با اينكه الان خيلي كوچيك هستي براي اينكه معني لوس بودن را بفهمي ولي واقعا اينقدر باهوشي كه خيلي از رفتارها را درك ميكني . تو تافته جدا بافته اي نيستي ، تو هم بايد توي اين سرزمين ، توي اين دنيا ، با همين شرايط زندگي كني ، توي همين هوا نفس بكشي و با همين مردم معاشرت داشته باشي و خيلي از رفتارها و روابط از همين حالا شكل ميگيره . من همه اينها را ميدونم ولي باز هم حس و عاطفه مادري ام غالب ميشود و از فكر جاري شدن اشكهايت قالب تهي ميكنم ......

دخملك  ببخش كه خيلي پراكنده گويي كردم ، فكرم خيلي آشفته است و هجوم افكار گوناگون و نيافتن راهي منطقي در اين زمينه كلافه ام كرده است گریه. اما هر جا كه پاي احساس در ميان است ، عقل را راهي در آن نيست.

 

می گویند برای هر کس میلیون ها آدم وجود دارد

که می توانند ، عاشق یکدیگر باشند ...

اما نمی دانم چرا برای من فقط تو

معنای وجود را داشتی ؛

بقیه فقط هستند ...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

خاله زهرا
21 مرداد 93 12:22
هر دختری شعری دارد حتی اگر برای گفتن آن آسمان به زمین آمده باشد ..............
معصوم
26 مرداد 93 9:33
عزیزم اشالله که پرستارش خوب باشه ولی خیلی مواظب باشین که پرستار خوبی انتخاب کنید من شوهرم دوست نداشت برا مهرسا پرستار بگیریم میگه بچم گریه کنه اون احساس نداره آرومش کنه اذیتش میکنه ولی من قبول ندارم اگه پرستار خوبی انتخاب کنیم حتما تو تربیتش هم تاثیر داره