دختر گل ما، رستا ،دختر گل ما، رستا ،، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

مسافر كوچولوي ما

دلواپسی

1393/1/10 13:40
نویسنده : نگارينا
188 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دل مامان اولین روزهای بهار را میگذرونیم ،لبخند ده روز این سال هم به سرعت گذشت ، روزهای قشنگی که با بودن تو قشنگ تره .ولی هر روز که میگذره  من نگران تموم شدن مرخصیم و بارگشت به کار میشم ، نمی دونم چه جوری دوری تو را برای 8 ساعت توی روز تحمل کنم ناراحت. از زمانی که به دنیا اومدی کنارم بودی و نفست آرام بخش وجودم .قلب  ولی بابایی با اینکه من دیگه سر کار نرم مخالفه  چون میدونه که من برای کارم تا حالا خیلی زخمت کشیدم و موقعیتم را به آسانی به دست نیاوردم و فکر میکنه که دو سه سال دیگه پشیمون میشم ، راستش خودمم هم خیلی دو دلم ،دو دلی من به خاطر اینه که دیدم بعضی از بچه ها دوست دارن مادرشون شاغل باشه و تو اجتماع . نمیدونم وقتی تو بزرگ بشی چه قضاوتی خواهی داشت ؟ آیا منو سرزنش میکنی و یا از اینکه من شاغل باشم راضی خواهی بود ؟؟؟سوال

 

گلکم هر روز کار جدیدی یاد میگیری از دیروز به سبک خودت با ما حرف میزنی و ذوق میکنی و من غرق در شادی و لذت میشم بغل. خیلی بازیگوش شدی و به سختی شیر میخوری و همین باعث شده خوب وزن نگیری شیطونک کلافه، با هر ترفندی سعی میکنم بهت شیر بدم و گاهی اوقات خیلی عصبانی میشی.نیشخند  با چشمهای  کنجکاو جستجوگرت تمام دنیا را با دقت نگاه میکنی و من دیوونه این نگاه کردنت هستم ، وقتی دستت را میگیرم به راحتی بلند میشی و میشنی و کاملا" همه جا را زیر نظر داری فضولکم، عاشق تلویزیون هستی و ختی باهاش خرف میزنی و براش ذوق میکنی مژه ولی ما اجازه نمیدیم که تو نگاه کنی چشمک

 

دخترم وقتی تو چشمای قشنگت نگاه میکنم فقط خودم را میبینم ، وقتی بغلت میکنم بوی تنت را با تمام وجودم نفس میکشم و با همه اینها هر روز بیشتر و بیشتر به تو وابسته میشم قلبو همین موضوع تصمیم در مورد سر کار رفتن را برام سخت میکنه ، البته مطمئنم که اگر پیش مامان زهره باشی به خوبی از تو مراقبت میکنه ولی باز هم دلواپسم که تو منو بخوای آخ کاش میتونستی بهم بگی دخترک

 

 

ولی فکر کنم بهتره که فعلا" از این سه ماه باقیمانده نهایت استفاده را بکنیم و عاشقانه های جدیدی بسازیم  و با این تشویش لحظه های خوبمون را خراب نکنیم دلبندمخجالت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله زهرا
11 فروردین 93 7:27
كلمه ميشوم شبيه دوستت دارم مي گويي سلام و تمام ترانه هاي عاشقان جهان در من جاري ميشود
دلسارا
15 فروردین 93 14:59
خاله درکت میکنم . خیلی خیلی خیلی سخته . اصلا قابل تصور نیست . انشااله که یه راه چاره خوب پیدا بیکنی .
پونه
17 فروردین 93 18:28
من که کارمو بوسیدم گذاشتم کنار و الان اصلا پشیمون نیستم چون همه وقتم رو با دخملکم هستم النشالله 2 سالش تمام شد دنبال کار میگردم ولی موقعیت کاریت رو از دست نده خاله جونم