اولین روز زمستان
دخترکم شب یلدا گذشت، شبی که لحظه ای از شبهای دیگر طولانی تر است و ما همین لحطه های خوب زتدگی را باید قدر بدانیم و زتدگی کنیم.
امروز اولین روز زمستان است و تو دیگه قطعا دختر زمستانی، مثل من و مامان زهره و خاله نگین و خاله سیمین و خاله اندیشه . دیشب هم همانند سالهای گذشته همه دور هم جمع بودیم و امسال همگی خونه دایی نیما اولین شب یلدای زتدگی مشترکشون را جشن گرفتیم . همه منتظر شما بودن و گفتن انشا.... دفعه دیگه برای دیدن تو دور هم جمع میشیم
اندوهت را به برگها بسپار
واپسین روزهای پاییزیت بخیر
رفیق چهار فصل من ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی