دختر گل ما، رستا ،دختر گل ما، رستا ،، تا این لحظه: 10 سال و 2 ماه و 26 روز سن داره

مسافر كوچولوي ما

خوشمزه ترين همبرگر دنيا با بهترين دختر دنيا

1395/8/26 12:32
نویسنده : نگارينا
307 بازدید
اشتراک گذاری

 

تقويم بالاي صفحه نشون ميده كه 2 سال و 10 ماه و 12 روز از تولدت گذشته اما من باورم نميشه كه تو توي همين چند هفته اخير چقدر بزرگ و خانوم شدي و در كنار شيطنت هاي بچگيت چقدر بزرگوارانه رفتار ميكني .   هر روز صبح كه چشم باز ميكني جاي خالي من را ميبيني ولي باز هم بزرگوارانه و با اميد صدا ميزني مامان نگااااار و منتظر جواب مادر بزرگهايت ميشوي و آنقدر صبورانه با مسافرت همزمان بابات و پدر جون كنار اومدي كه من هنوز در شگفتم ...

 

يك شب تو مدتي كه باباي من و باباي تو با هم رفته بودن سفر گفتي كه دلت ساندويچ همبرگر ميخواد و من و تو ،دو تايي ،با همديگه ،مادر و دختر ، رفتيم  كه ساندويچ بخوريم .من همه اش نگران بودم كه با توجه به شيطنتهاي تو تنهايي چه جوري تو را كنترل كنم اما تو انگار شرايط را درك كرده بودي از اول تا آخر از روي صندليت تكون نخوردي و با هم ساندويچمون را خورديم و اين براي من خوشمزه ترين همبرگر دنيا بود و خيلي بهم مزه داد ،  فكر كنم  براي تو هم همينطور بود چون تا حالا چند بارگفتي مامان بازم بريم با هم همبرگر بخوريم ؟؟؟؟

 

دختركم روزها خيلي تند تند ميگذره و من مدام نگرانم كه چشم باز كنم و ببينم تو براي خودت خانومي شدي و من به اندازه كافي روزهاي بچگي تو را بچگي نكردم . آخه مگه از ساعت 4/5 تا 11 شب چند ساعته كه من هم بتونم به خوبي  با تو بازي كنم و تو را به پارك ببرم و هم غذا درست كنم و هم به بقيه كارهاي خونه برسم ؟؟؟؟؟؟ 

دوباره رسيديم به مشكل ماماناي شاغل و من واقعا"  دلم نميخواد كه  صفحه تو پر باشه از غرغر هاي من در مورد اين مسئله اما واقعيت اينه كه منشا همه نگرانيهاي منه و در كنار همه محاسنش داراي اين عيب بزرگ هم هست ......

 

 

تو مدتي كه بابا نبود ما رفتيم عكس گرفتيم و دلم ميخواد آخرين عكست را بزارم گل دختر

 

        

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

سیده فاطمه
6 دی 95 15:47
ای جونم هزارماشاءالله