دختر گل ما، رستا ،دختر گل ما، رستا ،، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

مسافر كوچولوي ما

زلزله

1394/6/15 10:38
نویسنده : نگارينا
384 بازدید
اشتراک گذاری

دخترم شیطون شدی خیلی زیاااااااااااااااااد ، بعضی وقتا کم میارم و بعضی وقتا هم از دستت عصبانی میشم . خیلی سعی میکنم خودم را کنترل کنم اما خداییش خیلی سخته . من نمیدونم این همه انرژی را از کجا میاری آخه؟ وقتی آماده میشیم که از خونه بریم بیرون معمولا" اول تو را آماده میکنم و با بابایی میری تو ماشین تا من حاضر بشم و بیام اما اگه این کار را نکنیم  تا من حاضر بشم   اسباب بازیها همه جا پخش میشه ، لباسها از کمد بیرون ریخته میشه ، سراغ کابینتها هم میری و خلاصه تو کل خونه یه زلزله ای به پا میشه . در کل بعد از ظهرها داره به این میگذره که شما یه خرابکاری میکنی و من تا بیام اون خرابکاری را جمع و جور کنم و بیام سراغت یه اتفاق جدیدی یه گوشه دیگه خونه افتاده و این دور تسلسل ادامه داره تا وقتی که من از کوره در برم . اما خدا را شکر بیشتر وقتا به خودت آسیبی نمیزنی . در این شیطنتها و کنجکاویهایت نیز معصومیتی نهفته است که مرا بیشتر عاشقت میکنه و واقعا دلم برات ضعف میره .خودم را سرزنش میکنم چون  تقصیر تو نیست که توان من کم است و شور تو نامحدود ، من از ضعف خودم عصبانی می شوم . اما همیشه راهی هست و عشق تو مرا بزرگتر خواهد کرد و پابه پایت خواهم دوید .الان برای کم آوردن هنوز خیلی زوده............

 

هنوز هم کلمات را بامزه و مخصوص به خودت ادا میکنی و این باعث شده خواستنی تر باشی . بازی کردن و لالایی گفتنت برای عروسکت خیلی دیدنی و تماشایی است و عشق بی اندازه ات به می می نی و داستانهاش ناگفتنی.  20 ماهگی را با نمره 20 تمام کردی . پیش به سوی دو سالگی ......

 


بهانه های دنیا لحظه ای تو را از یادم نخواهد برد

من تو را در قلبم دارم

نه در دنیا

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

خاله زهرا
23 شهریور 94 8:29
گاهی میانِ خلوتِ جمع یا در انزوای خویش موسیقیِ نگاهِ تو را گوش می کنم وز شوقِ این محال که دستم به دستِ توست، من جای راه رفتن پرواز می کنم