آفرين به دختر شجاعم
يك هفته از اينكه روي تخت خودت ميخوابي گذشته . نميدونم چرا فكر ميكردم اين مرحله را خيلي سخت پشت سر بگذاريم اما فقط يكي دو شب اول كمي بهانه گرفتي ولي بعد با شجاعت تمام روي تخت خودت ميخوابي البته من هم نزديك تو و پايين تخت ميخوابم چون معمولا توي شب يك بار يا دو بار براي شير بيدار ميشي . بايد اعتراف كنم كه تو از مامانت شجاع تري و انگار تمام نگراني من براي خودم بوده نه براي تو و در واقع من نميخواستم از تو جدا بشم . خلاصه كه من فكر ميكنم سه تا مرحله سخت بعد از يك سالگي در پيش داشتيم كه يكي و نصفيش را رد كرديم و يكي و نصفي ديگه باقي مونده. اون نصفي كه رد كرديم هم در مورد جيش و پوشك هست . الان دو سه ماهي هست كه تو وقتي پيش من و مامان زهره هستي رسما پوشك نميشي و معمولا هر 1 ساعت يك بار به بهونه آب بازي ميريم تو حموم و تو جيش مبارك را ميكني . البته گاهي اوقات هم پيش اومده كه حسابي ترتيب فرشها و مبل را دادي اما خوب تعدادش كم بوده . مشكل هم اينجاس كه اول جيش ميكني و بعد اعلام مي فرمايين . بايد يكم تمرين كنيم كه اول بگي جيش و بعد انجام بدي ، اين نصفي هم نگراني نداره فقط كمك و همكاري بيشتر مادر بزرگ و عمه ات را ميخواد تا اون 2-3 روزي كه پيش ما نيستي تنبل نشي .
خلاصه كه داري بزرگ و خانم ميشي دخترك نازم و هر روز خوردني تر و من بيشتر و بيشتر دلم برات ضعف ميره خانمك . فقط ميمونه بحث شير كه خداييش استرس و سختي اين از همه بيشتره. كاشكي براي اين مورد هم خيلي بيقراري نكني عزيزكم .
يكي ديگه از كارهاي خوشگلت اينه كه كف پاهات را مياري بالا تا من بوسشون كنم و جفتمون عاشق اين كاريم . بهترين بازيهامون هم فعلا قايم موشك و تخت بازيه . يعني ميريم رو تخت و بپر بپر و بازي .
داري شيرين زبون ميشي و كم كم جملات دو كلمه اي را ادا ميكني .بعضي از تلفظات بامزه ات عبارتند از:
اسب و خر و الاغ = بودا بودا ( شايد منظورت همون بيتكو بيتكو هست )
برنامه رنگي كمان = انگي انگي
هم زدن = امي
تخ = تخت
داخ = داغ
و از همه مهمتر خاله = داااااااايي
وقتي چيزي را بيشتر ميخواي ميگي دو تاااااااااااااااا
واژه ها آنگونه كه تو بيان كني زيبايند ،
از برق چشمانت و صداقت گفتارت رنگ ميگيرند
به دل مينشينند و من اوج ميگيرم به بلنداي خداي مهربانم