دختر گل ما، رستا ،دختر گل ما، رستا ،، تا این لحظه: 10 سال و 3 ماه و 23 روز سن داره

مسافر كوچولوي ما

كيشميشي

1393/10/21 9:42
نویسنده : نگارينا
430 بازدید
اشتراک گذاری

دختركم دلم نميخواست اولين نوشته ام بعد از تولدت غمگين باشد اما نتونستم خودم را راضي كنم كه در مورد خاله جان برات ننويسم . خاله جان خاله بابايي و زن مهرباني بود كه در اولين ساعات روز 4 شنبه 17 دي ماه مارا ترك كرد و به ديار باقي شتافت . از اون خانمهاي كدبانويي بود كه شبيه اون ديگه به ندرت تو خانواده ها پيدا ميشه . مهمونيهاش هميشه زبانزد بود و خانمهاي باردار را هميشه با دستپخت خوبش ذوق زده ميكرد . از اون دسته از مادربزرگ هايي كه بزرگي داشتن و گره خيلي از كارها به دستش باز ميشد و تكيه گاه  خيلي از آدم هاي فاميل بود . از اون  مادراني كه ازدواج خيلي از دختر و پسرهاي فاميل را پادر مياني كرده و به سرانجام رسونده اند. در اين 10 سالي كه من وارد فاميل پدرت شدم ديدم كه خيلي از كارها را به دستان با كفايت اون ميسپردن و به مدد همت اون هميشه فاميل دور هم جمع ميشدن و ديدارها تازه ميشد . با نبودنش خيلي از كارها به سختي انجام خواهد شد و يا حتي به فراموشي سپرده مي شود .در برگزاري مراسمش نبودنش و جاي خاليش خيلي حس ميشه . انگار كس ديگه اي تو فاميل نيست كه كارها را مديريت كنه و شيرازه همه چيز از هم گسسته شده . خلاصه كه با رفتن ناگهانيش غم بزرگي به دلمون نشست و باورش سخته . فكر ميكنم رفتن بعضي از آدمها را نميشه باور كرد فقط به نبودن و نديدينشان بعد از مدتي عادت ميكنيم .   خاله جان به تو ميگفت كيشميشي و به نظرم خيلي اسم قشنگي برات بود . خلاصه كه خاله جان را به خدا سپرديم و اميدواريم دعاي خيرش را بدرقه راهمان بكند ....

 

 

 

پسندها (2)

نظرات (1)

دلسارا
26 دی 93 22:59
خدا رحمتشون کنه و بقای عمر رستا گلی باشه انشااله