ای از خدا رسیده .....
زخمي تر از هميشه از درد دل سپردن سرخورده بودم از عشق ، در انتظار مردن با قامتي شكسته از كوله بار غربت در جستجوي مرهم راهي شدم زيارت رفتم براي گريه رفتم براي فرياد مرهم مراد من بود كعبه تو رو به من داد اي از خدا رسيده ، اي كه تمام عشقي در جسم خالي من ، روح كلام عشقي اي كه همه صفائي ، در عين بي ريائي پيش تو مثل كاهم ، تو مثل كبك رهائي هر ذره از دلم را با حوصله زدي بند اين چيني شكسته از تو گرفته پيوند اي تكيه گاه گريه اي هم صداي فرياد اي حس تازه من كعبه تو را به من داد من زورقي شكستم اما هنوز طلائي&nbs...
نویسنده :
نگارينا
15:59