كيشميشي
دختركم دلم نميخواست اولين نوشته ام بعد از تولدت غمگين باشد اما نتونستم خودم را راضي كنم كه در مورد خاله جان برات ننويسم . خاله جان خاله بابايي و زن مهرباني بود كه در اولين ساعات روز 4 شنبه 17 دي ماه مارا ترك كرد و به ديار باقي شتافت . از اون خانمهاي كدبانويي بود كه شبيه اون ديگه به ندرت تو خانواده ها پيدا ميشه . مهمونيهاش هميشه زبانزد بود و خانمهاي باردار را هميشه با دستپخت خوبش ذوق زده ميكرد . از اون دسته از مادربزرگ هايي كه بزرگي داشتن و گره خيلي از كارها به دستش باز ميشد و تكيه گاه خيلي از آدم هاي فاميل بود . از اون مادراني كه ازدواج خيلي از دختر و پسرهاي فاميل را پادر مياني كرده و به سرانجام رسونده اند. در اين 10 سالي كه من و...
نویسنده :
نگارينا
9:42